جدول جو
جدول جو

معنی رسته کردن - جستجوی لغت در جدول جو

رسته کردن
(تَ فَقْ قُ نُ / نِ / نَ دَ)
تصفیف. (تاج المصادر بیهقی). و رجوع به رسته در معنی صف شود، رها ساختن. رهایی دادن. نجات دادن. خلاص کردن. آزاد ساختن:
ترا ایزد از دست او رسته کرد
ببخشود رای تو پیوسته کرد.
فردوسی.
و رجوع به رسته در معنی ’نجات یافته...’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
مجروح کردن آزردن، در تعب انداختن، وا مانده کردن فرسوده ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسته کردن
تصویر دسته کردن
جمع و فراهم آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
Exhaust, Fatigue
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
Rope
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
épuiser, fatiguer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
לקשור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
להתיש , לה疲
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
mengikat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
melelahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
ทำให้เหนื่อย , ทำให้เหนื่อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
रस्सी बांधना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
touw binden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
uitputten, vermoeien
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
疲れさせる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
ロープで結ぶ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
थकाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
esaudire, affaticare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
agotar, fatigar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
amarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
esgotar, fatigar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
捆绑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
使精疲力尽 , 疲劳
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
związać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
wyczerpywać, męczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
зв'язувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
виснажувати , втомлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
verbinden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
erschöpfen, ermüden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
истощать , утомлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خسته کردن
تصویر خسته کردن
지치게 하다 , 피곤하게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای